سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امّا حقّ شما برمن . . . این است که به شما بیاموزم تا نادانی نکنید و ادب آموزمتا بدانید . [امام علی علیه السلام]
طریق
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» روایت آیت‌الله مصباح از شهید مطهری:

  روایت آیت‌الله مصباح از شهید مطهری:
مطهری از سوی برخی انقلابیون در انزوا قرار گرفت

  آیت الله مصباح یزدی در یکی از معدود گفتگوهای رسانه ای خود، بمناسبت سالگرد شهید مطهری با هفته نامه پرتو سخن ارگان مؤسسه آموزشی- پژوهشی امام خمینی(ره) گفتگو و درخصوص سابقه آشنایی خود با شهید مطهری به حوزه علمیه قم، دیدگاه شهید مطهری درباره جریان نفاق و هجمه های اخیر جریان اصلاح طلب به خود مطالبی بیان کرد.

 

به گزارش رجانیوز، وی در این گفتگو اظهار داشت: پس از ماه رمضان درحالی که باران هم میبارید از قم به قلهک رفتم. خیلی خسته بودم؛ ایشان ابتدا مقداری درباره کیفیت مطالعه و روش فیش برداری -که آن روزها در میان طلاب هنوز رواج نداشت-، توضیح دادند. پس از آن، من طرح جامعی درباره کیفیت مبارزه با رژیم طاغوت و تشکیل دولت اسلامی و نحوه تربیت نیروهای آن خدمت‌شان ارائه کردم. ایشان کاملاً گوش کردند و فرمودند: تعجب میکنم که شما چه حوصله ای دارید که راجع به این مسائل فکر می کنید و طرح می دهید.

 

آیت الله مصباح دلیل این موضع گیری شهید مطهری را فضای سیاسی حاکم پس از قتل منصور دانست و ادامه داد: زمینه برای فعالیت‌های سیاسی واقعاً کم شده بود، احساس خستگی و ناامیدی از درون تقریباً فراگیر بود و فضای سیاسی بسیار بسته شده بود. در آن شرایط ایشان بیش‌تر به کارهای فرهنگی اشتغال داشت و کم تر مسائل سیاسی از ایشان دیده می‌شد. امیدی نداشتند که بتوانند در سیاست نقشی داشته باشند. شاید به همین دلیل بود که جواب بنده را هم این گونه دادند.

 

وی با اشاره به یکی از جلسات خود با شهیدان بهشتی و مطهری در منزل آیت الله خزعلی و دیدگاه شهید مطهری درباره جریان نفاق و التقاط خاطرنشان ساخت: من و شهید مطهری از آنها انتقاد می کردیم. شهید مطهری فرمود: «چند تا از آن‌ها جزء جلسه ماهیانه ما هستند، سخنرانی‌های ما را ضبط می کردند و به بعضی استان‌ها می‌بردند. بعدها کتابی از آن‌ها به دستم رسید به عنوان «شناخت» که در آن حرف‌های مارکسیست‌ها را با چند آیه و روایت در هم آمیخته بودند! به آن‌ها گفتم چرا چنین کردید؟ لااقل قبل از چاپ به من می دادید، نگاه می کردم. چرا مخفیانه منتشر کردید؟» ایشان دائما از این سازمان انتقاد می کردند. زاویه فکر ایشان اعتقادی بود، عین همین انتقادات را ایشان نسبت به شریعتی هم داشتند و نامه ایشان به حضرت امام(ره) نیز در همین راستا نوشته شده بود و دیگران خوش‌شان نیامده بود. آن‌ها که زاویه فکرشان سیاسی بود، می گفتند ما باید یک جبهه واحد ضد امپریالیسم و ضد دیکتاتوری تشکیل دهیم؛ جبهه ملی، نهضت آزادی، مارکسیست‌ها و التقاطیون همه در این جبهه مشترک هستیم و مبارزه می کنیم. ولی شهید مطهری می فرمود ما باید یک جبهه مستقل تشکیل دهیم. اگر جایی هم همکاری داریم، مانعی ندارد، ولی باید معلوم باشد که ما فکرمان چیست و هدف‌مان کدام است. به همین دلیل شهید مطهری از سوی برخی انقلابیون در انزوا قرار گرفته بود. تا این که حضرت امام(ره) بیانیه ای صادر کردند و تشریح کردند که مبادا در دیگران هضم شوید. آن وقت بود که برخی انقلابیون رفتارشان را تغییر دادند. شهید مطهری مبارزه با مارکسیسم و گروه‌های التقاطی را هیچ گاه به خاطر مسائل سیاسی کنار نگذاشت و با انحرافات موجود در میان مبارزان به‌طور جدی برخورد می کرد. این جریانات ادامه یافت تا وقتی که امام (ره) به پاریس رفتند و ایشان را محور شورای انقلاب قرار دادند. از این زمان مجدداً شخصیت ایشان مورد توجه قرار گرفت و بیش تر شناخته شد که البته دیری نپایید که به شهادت رسیدند چرا که دشمنان ایشان را زودتر از ما شناختند و از ما گرفتند.

 

رئیس مؤسسه آموزشی- پژوهشی امام خمینی(ره) با تأکید بر فعالیت همیشگی جریان های التقاطی و نفاق در جامعه و ادعاهای برخی احزاب مبنی بر ملازمت لیبرال دموکراسی و اسلام در این جریان سیاسی ادامه داد: طبعاً اگر شهید مطهری امروز زنده بود، با انواع التقاط‌های امروزی مبارزه می‌کرد. اگر بگویم مرحوم مطهری در دوران نهضت از نوعی انزوا -حتی در میان دوستان خود- رنج می‌برد، بی‌جا نگفته‌ایم چرا که امام(ره) ایشان را شناخت اما حتی دوستان نزدیک، او را درست نشناختند. و به همین سبب برای بسیاری از انقلا‌بیون هم حمایت‌های امام از ایشان بسیار عجیب بود. این‌که امام آن مرحوم را محور شورای انقلا‌ب قرار دادند و یا مایل بودند ایشان قم بماند و نقش سازنده امام را در بخش فرهنگی، علمی و بنیادی به عهده بگیرد، به همین دلیل بود.

 

آیت الله مصباح همچنین در پاسخ به سؤالی درباره علت هجمه‌های اخیر جریان تجدیدنظر طلب به وی گفت: این‌ها سیاست‌های کهنه و شناخته شده است. به تجربه ثابت شده که اگر مطلبی -هرچند نادرست- مرتب در سطح وسیعی تکرار شود، در افکار عمومی جای می‌گیرد. حتی هنگامی که بی‌پایه‌ترین ادعاها زیاد تکرار شود، بالا‌خره بخشی از جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اشخاصی از همان اوایل انقلا‌ب،‌ بارها سخنان بی‌پایه‌ای درباره انقلا‌ب اسلا‌می و به‌ویژه اعتقادات شیعه تکرار کرده‌اند و در مقابل، جواب‌هایی هم داده شده است. ولی از رو نمی‌روند و بعد از بیست‌سال دوباره همان حرف‌ها را تکرار می‌کنند. البته بی‌حساب هم نیست. به‌طور معمول، توده مردم جزئیات را به خاطر نمی‌سپارند و پس از مدتی فراموش می‌کنند؛ به همین سبب آن‌ها حرف خود را تکرار می‌کنند. به هر حال این کارها، کار تازه‌ای نیست.

 

 وی همچنین افزود: در داخل و خارج چنین گفته شد که دولت فعلی متأثر از افکار منحرف ما هستند! برخی رسانه‌های خارجی شاید باور کردند. در داخل هم آمدن این دولت امر خلا‌ف انتظاری بود. رقبا مدتی در کما بودند؛ نمی‌دانستند چه بگویند و چه تحلیلی بکنند. گاهی حرف‌هایی سطحی می‌زدند که ناشی از عدم تعادل فکریشان بود. بالا‌خره هیچ دیواری کوتاه‌تر از ما پیدا نکردند. سایرین با هم یک تعامل‌هایی داشتند. پس باید عاملی خارج از این‌ها پیدا می‌کردند. این‌ها می‌خواستند با هم همکاری داشته باشند و کس دیگری پیدا نکردند. بنابراین مرا پیدا کردند و گفتند تقصیر او است! به هر حال تصمیم گرفتند هر آن‌چه را منسوب به این شیخ است، بکوبند. حالا‌ چه بگویند؟! به این بستگی داشت که دست‌شان به چه چیزی بند شود. هیچ تعجبی هم ندارد! حدود یک ربع قرن است که با این سیاست آشنا هستم. یکی دیگر از عوامل این است که می‌بینند من اهل سازش نیستم و دنبال پست و مقام نبوده‌ام؛ از طرفی پست و مقامی هم ندارم که نگران از دست‌دادن آن باشم. خودم را لا‌یق این نمی‌دانم که درباره‌ام بحث شود، و وقت کسانی گرفته شود. از سوی دیگر برای دفاع از خود؛ آن‌همه نشریه، پول و احزاب و باندهای سیاسی نداریم. دفاع کردن‌مان در دایره کوچکی محدود می‌شود و در مقابل فعالیت آن‌ها صفر است. به هر حال ما معتقدیم باطل دوامی ندارد و سرنوشتش رسوایی است و خدا هم وعده داده که خودش از حق دفاع کند.

 

این استاد حوزه اظهار داشت: آن سال که مقام معظم رهبری به منزل ما تشریف آوردند، به من فرمودند: مطلب کیهان را خوانده‌اید؟ من گفتم: نه. فرمودند: درباره تو نوشته. هنوز هم آقای نوری زاد را ندیده و نپرسیده‌ام چه انگیزه‌ای برای این کار داشته است. اما این مصداق «ان‌الله یدافع عن الذین امنوا» است. حالا‌ هم آقای شریعتمداری خودشان مطلبی نوشته‌اند. نه ما درخواستی داشتیم و نه ایشان منتی دارند؛ بلکه وظیفه‌ای را تشخیص و انجام داده‌اند. خدا خودش می‌داند چه کار کند.

 

متن کامل را در ستون گفتگو بخوانید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( شنبه 87/2/14 :: ساعت 11:11 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

علامه مصباح یزدی
ریشه تمام انحرافات از صدر اسلام تاکنون دلبستگی به دنیا است
علامه مصباح یزدی در دیدار جمعی از دانشجویان؛
فیلم دیده نشدهی عیادت عمار از عمار
برخی بستگان امام(ره) مانند 1400 سال قبل رفوزه شدند
آیت الله مصباح یزدی در مهدیه مشهد
آیت الله مصباح یزدی
زمینه ترقی و سقوط آدمی
علامه مصباح
آیت الله مصباح یزدی
باید خود را برای شبهات جدید فلسفی آماده کنیم
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 81
>> بازدید دیروز: 106
>> مجموع بازدیدها: 333733
» درباره من

طریق
حق جو
در این وبلاگ گزیده ای از نظرات آیت الله مصباح یزدی به صورت لینک منعکس می گردد.

» پیوندهای روزانه

پایگاه اطلاع رسانی آثار علامه مصباح یزدی [4]
فهرست کتب علامه مصباح یزدی [152]
[آرشیو(2)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
صمیمیت؛ محور ارتباط مؤمنین بارش رحمت در سایه محبت دو مؤمن .
» آرشیو مطالب
سال 85
بحث مشروعیت و مقبولیت
در باب ولایت فقیه
دوستان واقعی اهل بیت
محاسبه نفس
نگاه مؤمن به دنیا
نشانه هاى ایمان
دین و جهل دینی
ثمرات استقامت
شرط نجات بخش
خوف و رجا
شادی
دام های شیطان
چند کاستی اخلاقی
پاداشهایی بزرگ
شیعه از منظر امام صادق
گناه مغفور و نیکی مقبول
تبلیغات
سخنرانیها
مطالب متنوع
سال 87
سال 88
سال 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
پاییز 93
زمستان 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





» طراح قالب
 – جنبش وبلاگی حامیان جبهه پایداری